کفشهایم را جفت میکنم
آماده ی رفتن می شوم
باز همان سوال همیشگی...
کجا می روی؟؟؟
نمی دانم!!!
دوباره منتظر می شوم تا تو مانع رفتنم بشی!
صدایی نمی آید!
قلبم می لرزد...
منه حواس پرت یادم رفته بود...که تو قبل از من رفته بودی!!!
کفشهایم را جفت میکنم
آماده ی رفتن می شوم
باز همان سوال همیشگی...
کجا می روی؟؟؟
نمی دانم!!!
دوباره منتظر می شوم تا تو مانع رفتنم بشی!
صدایی نمی آید!
قلبم می لرزد...
منه حواس پرت یادم رفته بود...که تو قبل از من رفته بودی!!!